کسش رو تحریک کردم کمی بعد آه و ناله اش بلند
فکر میکردم که چطور برم پیشش که خودش اومد و زنگ زد درو باز کردم و تعارف کردم اومد تو
نشست و بی مقدمه گفتم علت سرو صدای تو خونه شما رو کشف کردم با تعجب گفت جدی ؟ گفتم آره دیشب
من خیلی تو موضوع دقیق شدم و از نورگیر مراقب بودم که نصف شب صدای آه ناله شنیدم و فکر کنم صدای
خودتون بود یعنی از صدای خودتون میترسید خیلی خجالت کشید و سرشو انداخت پائین منم که شلوارک پام
بود و چیکو هم تقریبا بیدار. نشستم کنارش و جوری که کیرم قشنگ پیدا بود دست گذاشتم رو شونش گفتم چیه ؟
موردی برا خجالت نیست گفت دیشب کمی فیلمها رو نگاه کردم خوب مدتیه که تنهام میدونی که چی میگم؟ گفتم
آره دقیقا و نزدیکتر شدم کله چیکو رو مماس باهاش کردم انگار برق گرفتش کمی کشید کنار و من رفتم جلوتر.
گفت تروخدا نه من خیلی خجالت میکشم اصلا کسی بدن منو ندیده هر کار کردم نشد که نشد و نذاشت بکنمش.
داشتم عصبی میشدم گفتم میرم حموم و اگه دوست داری ماهواره تماشا کن تا بیام و رفتم تو رختکن و یواشکی
مراقبش بودم دوش رو هم باز کرده بودم و فکر کرد تو حمومم یک کمی معطل کرد بعد لیست کانالها رو آورد
رو انتخاب کرد. بعد دیدم کمی یه پاشو آورد بالاتر و ظاهرا مشغول مالوندن کسش بود و مرتب به در spiceو حموم نگاه میکرد تو دلم به سادگیش خندیدم و گفتم اگه نمی خواد بده پس چرا اصلا اومده تو خونه من چرا همه جور حرف میزنه چرا راحت داره خودشو میمالونه ولی نذاشت بکنمش ؟ گفتم حتما باید در مقابل عمل انجام شده قرار بگیره اینه که تو یه فرصت مناسب خزیدم بیرون و رفتم پشت مبل البته حوله تنم بود اما جلوش باز و چیکو آزادانه هوا میخورد روشو که سمت تلویزیون برگردوند بلند شدم و سریع متوجه شد و اول پاشو آورد پائین و برگشت منو دید یه جیغ کوچولو زد سریع رفتم کنارش صحنه فیلم هم جوری بود که یه زنه یک کیر سیاه گنده رو کرده بود تو و شدید تلاش میکرد .
رنگش پریده بود و گفت کی اومدید بیرون نفهمیدم؟ گفتم خیلی وقته طفلک ترسید و گفت بخدا آقا کیوان جنده نیستم
ولی چند روزه اصلا نمی تونم خودمو کنترل کنم . گفتم لازم نیست کنترل کنی خودتو خالی کن یدفعه چیکو رو دید که
تمام قد سرپا جلوشه جیغی زد و گفت وای چرا اینجوری؟ کشید عقب و دیدم دیگه درنگ جایز نیست کشیدمش تو بغلم
و گفتم تو که دختر تازه بالغ نیستی چیزی ندیده باشی خیلی راحت تو بغلم جا گرفت و گفت فقط میترسم برچسب
جنده بودن بهم بزنی ؟ گفتم مگه میخوام بگیرمت ! با هم هستیم دیگه همین اشرف رو می بینی تمام سکس هامون
رو با آبو تاب مینویسیم و میزاریم رو سایت تا دوستان بخونن و لذت ببرن. باورش نمی شد گفتم بهت نشون میدم
و دستشو گذاشتم رو چیکو کمی مالوندش و دستشو خیس کرد و دوباره محکمتر مالوندش رفتم سمت کسش
خیلی زیاد خیس بود.
گفتم چیکار کردی با خودت؟ اینکه بذارم درش تمومه! خندید و معلوم بود هنوز تو مود خجالته اینه که لای پاشو
کامل باز کردم و لباسهاشو درآوردم سینه های قشنگی داشت گرد کامل کمی افتاده با هاله ای قهوه ای که انگار
با پرگار کشیده بودند خیلی دقیق و یک اندازه سینه هاش خیلی سفت بود کمی که نوک سینه سو با زبون
تحریک کردم ارضا شد و ناخنهاشو تو بازوم فرو کرد تا کامل بشه سریع بلند شد و رفت خودشو شست و اومد
تقریبا راحت شده بود نشست پیشم و با شیطنت خاصی گفت حالا تو چیکار میکنی و اشاره کرد به کیرم گفتم
هیچی میدم بخوریش تا بیاد گفت نه من مال شوهرمم نخوردم گفتم منکه شوهرت نیستم و رفتم جلو گفت نه هر
کار دیگه گفتم بدت میاد تردید کرد و چیزی نگفت با دست کسش رو تحریک کردم کمی بعد آه و ناله اش بلند
شد و حسابی تحریکش کردم بعد سریع بلند شدم و گرفتم جلوی دهنش کرد تو دهنش و وحشیانه مکیدش.
خیلی
داغ بود و معلوم بود کفه کفه کمی که ساک زد خودشو محکم پرت کرد رو مبل و گفت بکن یالا بکن توش تا
دسته فرستادم تو با آه و ناله فقط میگفت بکن بیشتر و من بیشتر تحریک میشدم و شدیدتر میکردمش. آبم اومد و
همه رو روسینه اش خالی کردم با دیدن آبم اونهم ارضا شد و تکان سختی خورد بلند شدمو و گفتم راحت
نیستی؟ گفت خیلی! خودارضائی کار کیرو نمی کنه خندیدمو و گفتم اه روت باز شد گفت ببین یه خواهش حتی به
شوخی هم بهم نگی جنده خیلی بهم بر میخوره گفتم چشم جنده خانم با ناباوری نگام کرد و یدفعه با کوسن رو
مبل بهم حمله کرد و منم مثلا از دستش در میرفتم الان هر وقت میاد پیشم حتما چند باری به شوخی بهش میگم
جنده حسابی عصبانی و البته تحریک میشه ضمنا اولین کیسه که بخاطر سبکیش میتونم سرپا رو کیرم سوارش
کنم و هر دو مثل اسب نعره بزنیم
یه نگاهی با چشمهای نیم بسته بهش کردم که جوابش رو خودش گرفت. گفت حالا نوبت تست مونده بودم که من چکار باید بکنم ؟ کجاش رو باید بمکم؟؟ به پشت خوابید رو زمین و گفت بیا دیگه . رفتم جلو و کنارش ایستادم و گفتم چکار کنم ؟ گفت بیا می می هام رو لیس بزن . من کنارش دراز کشیدم و با احتیاط نوک سینه اش رو گذاشتم تو دهنم و با زبونم شروع به لیس زدن کردم و هی با نوکش بازی می کردم ، دستم رو گرفت و گذاشت رو سینه دیگه اش و گفت این یکی رو هم بمال و من هم شروع کردم به چلوندش ، طوری که گفت یه کم آرومتر و من هم کم کم راه افتادم. حالا از لیسیدن و مالوندنش خودم هم لذت می بردم . بعد از جند دقیقه حس کردم سینه اش سفت تر شده گفت حالا مثل پستونک میک بزنشون و من هم همینکار رو کردم . حالا دیگه از خودم ابتکار هم بخرج می دادم ، جای لب و دستم و رو عوض می کردم و گاهی سینه راستش رو می خوردم و گاهی سینه چپش رو و اونهم داشت یه جورایی می شد . بهم گفت برو پایین و اونجای منو لیس بزن . تصورش هم حالم رو بد می کرد